در یادداشت سید علی صالحی با عنوان «ب، ی، ژ، ن؛ چهار حرف برای چهار گوشهی گریههایم»، شاعر تجربهای خیالانگیز و شاعرانه از حضور در کوه و جنگلهای گیلان و ملاقات با کودکی از ایل بلوچ روایت میکند. صالحی در این سفر ذهنی، مرزهای زمان و مکان را درمینوردد، با فرشتهی مرگ گفتگو میکند، و شب شعرهایی پر از حضور بزرگان شعر ایران چون نیما، فروغ، شاملو و سپهری را در تخیل خود بازسازی میکند. متن ترکیبی است از خاطره، خیال، اندیشه و نوستالژی ادبی که از عمق تجربهی شاعرانه و رابطهی او با شعر و زندگی حکایت دارد.